در حالیکه پارتیشن های قابل حمل جای خود را به خوبی در فضاهای اداری قرن حاضر محکم کرده اند ؛ همچنان گروهی هستند که به دلایلی که فقط خودشان می دانند به تیغه های پیش ساخته وفادارند. درست است که تیغه های گچی به لحاظ استحکام و مقرون به صرفه بودن از زمان حضور در نیمه قرن جاری جایگزین مناسبی برای دیوارهای چوب – پلاستر گچی بودند، اما هرچند که تیغه ها یک قدم به جلوی خوب بوده ولی در فضای پر سرعت دنیای تجارت وفاداری به این تیغه ها مثل وفادار ماندن به تلفن های با شماره گیر گردشی می ماند.
تایید کردن پارتیشن های متحرک یک گزینه روشن و در دسترس است
جبهه گرفتن در برابر پارتیشن های متحرک درست شبیه مقاومت در برابر گوشی های هوشمند است. ممکن است شما دلایل عجیب و غریبی برای مقاومت پیدا کنید ولی باید اذعان کرد که پارتیشن های اداری متحرک برای طراحان فضاهای تجاری که به دنبال کاهش هزینه و در عین حال ایجاد هال و هوای مدرن هستند یه راه حل نجات بخش بود. در زیر 6 دلیل می اوریم که برتری پارتیشن اداری قابل حمل را در مقایسه با تیغه های کچی نشان میدهد:
سرعت در اجرا: برای ایجاد و یا تغییر دکور با استفاده از تیغه ها در بهترین حالت به یک هفته زمان نیاز خواهید داشت که این مدت می تواند تا یک ماه هم افزایش یابد در این مدت شما باید با گروه های مختلف ساخت و ساز در ارتباط باشید و همچنین محیط کاری آشفته را تحمل کنید. در ایجاد دکور با استفاده از پارتیشن ها شما به یک روز زمان احتیاج خواهید داشت و برای تغییر مدل هم یک شب کافیست.
امکان باز استفاده: تیغه های گچی بعد از اجرا در جای خود خواهند بود تا زمانی که با پتک و چکش برچیده شوند اما پارتیشن های متحرک درست مانند میزهای اداری قابل جابجا شدن هستند و برای تغییر در آریش و چیدمان آنها فقط به چند نیروی خدماتی احتیاج خواهید داشت.
سازگاری : شاید نیازمند جابجایی یکی از دیوارها باشید تا نور بیشتری به فضای دفتر نفوذ کند، در اینصورت هم با پارتیشن های قابل حمل مشکلی نخواهید داشت. کافیست تا یک پارتیشن شیشه ای مات را با یک شیشه ی شفاف عوض کنید. همچنین در پارتیشن میتوانید از رنگ های متنوع برای انتقال رنگ سازمانی و برند خود همچنین زنده کردن محیط بهره ببرید . اگر دوست دارید اینکار را با تیغه هم امتحان کنید!
حفاظت زیست محیطی : اکنون در سال 2016 هستیم و همگان به اهمیت حفاظت زیست محیطی واقف شده اند. با توجه به این مساله خاطر نشان می کنیم که 94 درصد پارتیشن های اداری قابل حمل از مواد دورریز تشکیل شده و خود پارتیشن ها هم در پایان عمر خود قابل بازیافت هستند. در حالیکه تیغه های گچی فاجعه زیست محیطی محسوب میشوند و به مکان هایی برای تخلیه نخاله نیازمندند و همچنین از مواد طبیعی تولید میشوند که باید در طبیعت مجددا ساخته شوند.
صرفه مالی : هزینه های اولیه ی تیغه های گچی در مقایسه با پارتیشن کمتر خواهد بود ؛ اما چند سال آینده را تصور کنید . مثلا اگر بخواهید آرایش و چیدمان محل کار خود را تغییر دهید و یا مجبور به جا به جایی به مکان جدید باشید. با استفاده از پارتیشن متحرک قابل حمل قادر خواهید بود هر چند بار که میل دارید دیزاین دفتر خود را تغییر دهید همچنین میتوانید دیوارهای خود را با خود ببرید و در محل جدید با حداقل هزینه از آنها استفاده کنید.
زیبایی: بگذارید این را هم از قلم نیاندازیم که پارتیشن های واریا نمای فوق العاده ای به دفتر شما می بخشند. حال هوای مدرن ایجاد شده با استفاده از پارتیشن های واریا هرگز در تیغه های گچی قابل دستیابی نخواهد بود. در دنیای کنونی ، تصویری که از کمپانی خود میسازید نقش به سزایی در جذب و حفظ مشتریان و در کنار آن به خدمت گرفتن نیروهای با ارزش تر خواهد داشت.
دیروز تو شبکه های اجتماعی خبری مبتنی بر:
" گوگل در ستایش فیلم فروشنده (تنها برنده دو جایزه نخل طلا) و به مناسبت جشنواره فیلم کن لوگوی خود را برای کاربران فرانسوی به مدت یک روز تغییر داد." منتشر شد.
راستش بخاطر طرح ابتدایی طرح (گذاشتن عکس افراد بصورت غیر حرفه ای) و اینکه چطور گوگل درگیر مسائل شخصی آدمها شده، به اصالت خبر شک کردم.
پس از مراجعه به آرشیو دودل های گوگل (لوگوهای گوگل) تحت عنوان I"m Feeling Lucky در وبسایت google.com و پرس و جو از چند نفر نزدیکان مقیم فرانسه (که اتفاقا بسیار با اینترنت سروکار دارن)... حدسم درست بود، خبر واقعیت نداشت و شایعه بود.
به این فکر کردم چرا بعضی فکر میکنند برای به رخ کشیدن میزان اهمیت یک رخداد حتما باید تمامی جهانیان در مقابلش سر تعظیم فرود بیارند؟؟ اگه نخل طلا جایزه با ارزشی و کن حادثه مهمیه، تایید یا بی تفاوتی گوگل صحه ای بر ارزشش نمیذاره.
همهی ما میدانیم که زمان، نوعی ثروت محسوب میشود. هنگامی که شما کسبوکار خود را راه میاندازید، استفادهی مناسب از زمانی که در اختیار دارید، از اهمیت بسیاری برخوردار است تا بدین وسیله بتوانید به خوبی درآمد کسب کنید و قادر باشید تا از روز کاری خود بیشترین استفاده را ببرید.
اما هنگامی که سعی میکنید تا از زمان خود به بهترین شکل استفاده کنید، بزرگترین مانعی که معمولا با آن روبرو میشوید “هدردهندگان وقت” هستند. شاید این موارد، چیزهای کوچک و کماهمیتی به نظر برسند مانند تماسهای تلفنی و ملاقاتهای دوستانه، اما همین موارد میتوانند قبل از آنکه متوجه شوید، منجر به حواسپرتیهای طولانی مدت شده و سپس تمام روز شما در برابر چشمانتان ناپدید خواهد شد.
از طرف دیگر، شما با چالش دیگری نیز روبرو خواهید شد و آن چالش این است که به دیگران ثابت کنید که کار شما از اهمیت برخوردار است. زیرا به نظر میرسد که بسیاری از افراد متوجه این موضوع نمیشوند که داشتن یک کسبوکار یا کار کردن به عنوان یک فریلنسر بدین معنا نیست که شما هر روز فقط در جایی مینشینید و هیچ کاری انجام نمیدهید. در حقیقت، شما در چنین شرایطی، در مقایسه با زمانی که برای شخص دیگری کار میکردید، بسیار سختتر کار میکنید.
بنابراین، شما چگونه با افرادی که به هدردادن زمان شما منجر میشوند کنار میآیید؟ در اینجا به نکاتی به منظور کنترل کردن این موارد اشاره میکنیم.
کنار آمدن با مهمانهای سرزده
زمانی که ما برای خودمان کار میکنیم، بسیاری از افراد فکر میکنند که ما واقعا کاری برای انجام دادن نداریم بنابراین سر زدن به ما برای احوالپرسی، برای آنها به نوعی عادت تبدیل میشود. دفعهی بعد، زمانی که فردی بدون اطلاع قبلی نزد شما آمد، از جای خود برخیزید و بایستید! این رفتار به شکلی ناخودآگاه این پیام را به طرف مقابل میرساند که سر شما شلوغ است و زمانی برای صحبت کردن و گفتگوی دوستانه ندارید.
اگر این ترفند زیرکانه برای شما مفید واقع نشد، صادقانه با طرف مقابل صحبت کنید. از آنها برای سر زدن و احوالپرسی تشکر کنید و به شکلی سنجیده و منطقی برای آنها توضیح دهید که واقعا نیاز دارید که به سر کار بازگردید.
حتی میتوانید دوست خود را بعد از کار یا آخر هفته برای خوردن قهوه یا نوشیدنی دعوت کنید، همچنین میتوانید از چنین جملاتی استفاده کنید “من دوست دارم تا کمی با هم صحبت کنیم اما همیشه در ساعات کاری، کارهای بسیاری برای انجام دادن دارم.” ” بهتر است برای خارج از ساعت کاری برنامهریزی کنیم.” این ترفند میتواند برای شما مفید واقع شود.
کنار آمدن با تماسهای تلفنی
مانند افرادی که به ملاقات شما میآیند، تماسهای تلفنی از جانب دوستان و اعضای خانواده نیز میتواند به اتلاف وقت شما منجر شود. سعی کنید تا مرزها و محدودیتهایی در این زمینه ایجاد کنید. به عنوان مثال میتوانید از چنین جملات مودبانه و محترمانهای استفاده کنید : “میتوانم بعد از تمام شدن کار با شما تماس بگیرم؟”
همچنین شما با استفاده از این ترفند این پیام را به طرف مقابل میرسانید که در طول ساعات کاری در دسترس نیستید.
کنار آمدن با ایمیلها
سعی کنید هر روز به پاک کردن اینباکس ایمیلهای خود بپردازید. شما میتوانید با کاهش تعداد ایمیلهای غیر مفید که هر روز دریافت میکنید، زندگی را برای خود آسانتر کنید. به عنوان مثال، آیا خبرنامههایی وجود دارند که بتوانید اشتراک خود در آنها را لغو کنید؟
همچنین، از آدرس ایمیل تجاری خود برای موارد شخصی استفاده نکنید بلکه سعی کنید آدرس ایمیل دیگری برای استفادهی شخصی بسازید. در نهایت، اگر هر روز ایمیلهای یکسانی را دوباره و دوباره دریافت میکنید، بخشی را برای “پاسخهای آماده” ایجاد کنید تا بتوانید به سرعت و به آسانی به این ایمیلها پاسخ دهید.
کنار آمدن با سوءاستفادهکنندگان
افراد بسیاری وجود دارند که در زمانی که شما کسبو کار خود را راه انداختهاید، به دنبال دریافت خدمات رایگان از جانب شما هستند. ممکن است این موضوع برای شما نیز پیش آمده باشد که زمان که برای شخص دیگری کار میکردید، کسی از شما درخواست کمک رایگان نکرده باشد اما از زمانی که کسبوکار خود را راه انداختید، بسیاری از افراد سوءاستفادهگر به دنبال استفاده از مهارت و تجربههای شما بدون تمایل برای پرداخت پول بودهاند.
چگونه با این افراد برخورد خواهید کرد؟ بسیاری از شما ممکن است به آنها کمک کرده باشید اما پس از مدتی متوجه شدید که چه مقدار از زمان و انرژی خود را از دست میدهید یا به عبارت دیگر این زمان و انرژی از شما گرفته میشود. زندگی بسیار کوتاه است. اگر درخواست افراد را رد کردید و یا با نرمی و مودبانه به آنها نه گفتهاید، احساس گناه نداشته باشید. زمانی که متوجه میشوید با پس گرفتن کنترل بر روی زندگی و کار خود هیچ کار اشتباهی انجام ندادهاید، احساس آزادی خواهید کرد.
کنار آمدن با مشتریانی که هیچ وقت قصد استخدام شما را ندارند.
زمانی که برای مدتی وارد کسبوکار میشوید، قادر خواهید بود تا به تشخیص چنین رفتارهایی بپردازید. این افراد، کسانی هستند که به شما نزدیک میشوند و از شما درخواست کمک میکنند و به شما وعدهی بودجههای مالی بزرگ و موارد بسیار دیگری را میدهند. سپس تنها کاری که شما انجام میدهید این است که به ارائهی یک پیشنهاد تمام و کمال، با ایدههای خلاقانه در مورد چگونگی حل مشکل آنها میپردازید. اما بعدا شاهد این مسئله خواهید بود که آنها هیچگاه شما را استخدام نخواهند کرد و حتی چند هفته بعد، متوجه خواهید شد که آنها ایدههای خلاقانهی شما را دزدیده و از آن استفاده کردهاند.
در نکتهبینی و کشف این نشانهها هوشیار باشید، آنها معمولا مقدار بودجهای که قصد استفاده از آن دارند را آشکار نمیکنند و زحمت انجام ملاقاتهای اولیه را به خود نمیدهند و بسیار مبهم و سربسته صحبت میکنند.
تاسیس و پایه ریزی
انتشارات کارگاه کودک به مدیر مسئولی اکرم امینایی فعالیت خود را از سال 1376 در زمینه انتشار کتاب برای کودکان و خردسالان، والدین و مراقبان کودکان خردسال، مربیان، معلمان، مدیران آموزشی و مدیران مراکز پیش دبستانی، کارشناسان و دست اندرکاران آموزش کودکان آغاز نموده است.
اهداف و خط مشی
انتشارات همواره کوشیده است بیشتر بر نشر کتاب هایی همت گمارد که بر اساس نیاز های جامعه و تجربه های مربیان در حوزه رشد و تکامل کودکان شکل گرفته اند و از:
ایجاد انگیزه کتابخوانی، توانمند سازی جوامع محلی، ارتقای خانواده در راستای ایجاد محیطی شاد و امن برای کودکان و ضرورت آموزش های پیش دبستانی حمایت می نمایند.
تمامی کتابهای این انتشارات از سوی کارشناسان و متخصصان موسسه پژوهشی کودکان دنیا آماده سازی شده است.
با مراجعه به وب سایت انتشارات به آدرس http://kargahekoodak.ir/shop/ میتوانیدتمامی کتابها و محصولات این انتشارات را با امکان خرید پستی بصورت آنلاین خریداری نمایید.
حسادت، هر چند وقت یکبار قابلیت کنترل رفتار افراد را از آنها میگیرد. همهی ما ممکن است در زمانی که به یکی از همکارانمان پاداشی تعلق میگیرد و یا از او خواسته میشود تا بر روی پروژهی جدیدی که به دنبال کار کردن بر روی آن بودیم کار کند، دچار احساس خشم و عصبانیت شویم. اما نکتهی اصلی اینجاست که زمانی که رقابت سالم، به وسواس فکری ناسالم تبدیل میشود، تنها به خود شما آسیب میرساند.
بنابراین، به جای اینکه زمان خود را صرف حسادت کردن به یکی از همکاران موفق خود کنید، از سه راهبرد زیر به منظور کنترل انرژی خود و افزایش موفقیت در حرفهی شغلی خود استفاده کنید. (زیرا هیچ فردی با نشستن و غبطه خوردن به همکارانش در محل کار به موفقیت دست پیدا نکرده است.)
1- از همکاران خود راهنمایی بخواهید.
به جای نگاه کردن به یکی از همکاران موفق خود به عنوان یک دشمن یا حریف، به او به عنوان یک راهنمای در دسترس نگاه کنید که میتوانید برای کسب توصیه به او مراجعه کنید. راهنمایی خواستن از همکاران، باعث دستیابی شما به دو مزیت میگردد: شما نکات و ترفندهایی را خواهید آموخت که توانسته است همکار شما را رو به جلو حرکت دهد. همچنین راهنمایی خواستن باعث میشود که شما به همکار خود عزت نفس ببخشید و همین امر سبب میشود که همکارتان شما را بیشتر دوست داشته باشد.
بنابراین، به عنوان مثال، زمانی که به همکار شما به دلیل مهارت و عملکرد بیعیب و نقص پاداشی تعلق میگیرد، به جای حسادت کردن، به سمت میز او بروید و از او چند توصیه بخواهید در مورد اینکه چطور میتوانید همین کارها را انجام دهید. ناگهان شما از دشمنان سرسخت به همکاران صمیمی تبدیل میشوید.
2- بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید.
به مثال زیر توجه کنید:
یکی از همکاران من مهارتهای نوشتاری بسیار بهتری در مقایسه با من داشت، تا جایی که من نمیتوانستم این وسواس فکری که در واقع یک حقیقت بود را کنار بگذارم که هر چیزی که من مینویسم، او میتواند 10 برابر بهتر از من همان متن را بنویسد. تا روزی که او به این نکته اشاره کرد که چقدر به مهارتهای شبکهسازی من حسادت میکند و آرزو داشت که میتوانست به اندازهی من در برقراری ارتباط خوب باشد. ناگهان، او دیگر برای من یک ابرانسان شکستناپذیر نبود، بلکه فقط فردی بود که سعی در بهبود خود داشت.
ما هیچگاه جستجوی هدفمند برای کشف معایب دیگران را توصیه نمیکنیم، اما شناسایی نقاط قوت خود و آنچه که میتوانید به دنبال آن انجام دهید، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در واقع تمرکز بیش از حد بر روی تواناییهایی که آنها را در اختیار ندارید به این معناست که شما زمان کافی به در نظر گرفتن آن چه که توانایی انجام دادن آن را دارید، اختصاص نمیدهید. حداقل چند دقیقه را به نوشتن سه نقطهی قوت اصلی و قابلیتهای خود اختصاص دهید، و بر روی استفاده از آن مهارتها در حالی که سعی میکنید پلههای ترقی را طی کنید، تمرکز کنید.
3- احساساتتان را نزد خودتان نگه دارید.
گاهی اوقات لازم است که برخی مسائل را بروز دهید و آنها را نزد خود نگه ندارید. اما صحبت کردن با سایر همکاران در مورد احساسات خودتان، بیشتر در مورد خود شما اطلاعاتی را در اختیار شنونده ( همکارتان) قرار میدهد تا در مورد کسی که در حال غیبت کردن در مورد او هستید.
به غیر از مواقعی که موفقیت یک شخص باعث آسیب رساندن به تیم خواهد شد (که در 99?9% موارد این اتفاق رخ نمیدهد)، سعی کنید تا در محل کار افکارتان را نزد خودتان نگه دارید. اگر میخواهید در مورد احساسات خود با مادر خود یا بهترین دوستتان صحبت کنید، بحث کاملا جداگانهای است (تخلیه کردن احساسات خود در برابر افراد درست هیچ مشکلی ایجاد نمیکند). اما صحبت کردن در مورد مسائل و مشکلات با همکارانتان، نه تنها بر روی پویاییهای تیم کاری شما تاثیر میگذارد، بلکه نحوه نگرش رفتار دیگران نسبت به شما را نیز تغییر میدهد. به ندرت پیش میآید که به شخصی به دلیل صحبت کردن پشت سر سایر همکارانش، پاداشی تعلق بگیرد و یا از او تقدیر شود.
برگرفته از: www.themuse.com
لیست کل یادداشت های این وبلاگ